تورم برنده می شود یا جیب مردم؟
در میدان اقتصاد امروز دو قهرمان اصلی به جان هم افتاده اند، یکی تورم که به سرعت در حال بالا رفتن است و دیگری جیب مردم که به سرعت در حال کوچکتر شدن است. برنده ی این مسابقه کدام است، تورم یا جیب مردم؟ در این رقابت، به نظر میرسد که جیب مردم هیچ شانسی برای پیروزی ندارد؛ زیرا هر روز قیمتها افزایش مییابند و قدرت خرید مردم بیشتر از پیش در حال از دست رفتن است. در این میان، طنز تلخ واقعیت اقتصادی، از مردم خواسته تا با کاهش مصرف و صرفهجوییهای بیپایان، برای نجات جیب خود دست و پنجه نرم کنند.
به گزارش رویداد ۳۶۰، در میدان جنگ اقتصادی امروز، دو قهرمان در حال رقابت هستند: یکی تورم، که با سرعتی سرسامآور در حال افزایش است، و دیگری جیب مردم، که هر روز کوچکتر و ناتوانتر از دیروز به نظر میرسد. اگر بخواهیم این رقابت را در قالب یک مسابقه بزرگ تلویزیونی مجسم کنیم، میتوان گفت که همه چیز در حال تبدیل شدن به یک شوخی تلخ است. آیا جیب مردم میتواند در برابر این همه فشار مقاومت کند یا اینکه باید شاهد برنده شدن تورم باشیم؟
شروع رقابت: تورم، ابرقهرمان اقتصادی
در یک طرف میدان، تورم قرار دارد. این ابرقهرمان که بهطور مداوم در حال قدرت گرفتن است، به راحتی توانسته است به یک رقیب قدرتمند تبدیل شود. بهعنوان مثال، افزایش قیمت کالاهای اساسی مانند نان، شیر، روغن و گوشت به قدری سریع و مداوم شده است که حتی خود تورم هم از سرعت پیشرفت خود شگفتزده است! در واقع، این افزایش قیمتها به شکلی دائم در حال رشد است و در هیچ کجای نقشه اقتصاد خبری از توقف یا حتی کاهش این روند نیست.
کافی ست هر روز سری به اخبار اقتصادی مطبوعات یا پایگاه هی خبری بزنید تا با خبرهای داغ و بسیار داغ افزایش قیمت طلا، سکه و دلار مواجه شوید. خبر از افزایش قیمت خودرو و کالاهای اساسی، خدمات و مهم تر از همه افزایش قیمت در بازار مسکن که به جایی رسیده که باور کردنی نیست. عدم تناسب متوسط درآمد با قیمت های نجومی مسکن و حتی اجاره مسکن بالا که دیگر محدود به پایتخا و شهرهای بزرگ هم نیست. البته دغدغه امروز بخش زیادی از اقشار جامعه دیگر نه تامین مسکن که تامین کالاهای اساسی خانوار است.
تورم هر روز به یکی از نقاط زندگی مردم حمله میکند. حالا حتی کالاهای اساسی و تنظیم بازار نیز از تورم در امان نیستند. دیگر از خرید یک شانه تخممرغ با زیر ۱۰۰ هزار تومان خبری نیست. امروز این شانه تخم مرغ به قیمت ۱۵۰ هزار تومان به دست مصرفکننده میرسد و در عین حال، قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته است. تورم نه تنها به زندگی روزمره ضربه زده، بلکه به اعتماد عمومی هم آسیب وارد کرده و باعث شده است که مردم دیگر از خریدهای بلندمدت حتی برای لذتهای کوچک زندگی هم بترسند.
در طرف دیگر، جیب مردم: مبارز ناتوان
در طرف مقابل، جیب مردم قرار دارد. جیبهایی که روز به روز کوچکتر میشوند و دیگر قادر به مقابله با افزایش قیمتها نیستند. شاید وقتی که در فروشگاهها قدم میزنید، احساس میکنید که جیبتان مثل یک باتری ضعیف شده است؛ باتریای که دیگر نمیتواند به درستی انرژی بدهد.
جیب مردم که زمانی پر از پول و امکانات کوچک روزمره بود، حالا به یک جیب خالی و بیحالت تبدیل شده است. هر چه میگذرد، مردم برای خرید کالاهای ضروری خود مجبورند بیشتر از قبل دست به پسانداز بزنند یا حتی از مصرف بعضی کالاها بگذرند. برای مثال، ممکن است که دیگر برای خرید یک کیسه برنج به فکر گرفتن وام یا قرض افتاده باشند، زیرا قیمتها به قدری بالا رفته که پای خرید اعتباری و اقساطی به فروشگاه های زنجیره ای و مواد غذایی هم باز شده است.
در این شرایط، جیب مردم از تورم بازنده است، اما جالب است که تورم هم هر روز بیشتر از قبل برنده میشود. به عبارت دیگر، این یک رقابت نابرابر است. جیب مردم هر روز به حاشیه رانده میشود و تورم به راحتی از خط پایان عبور میکند.
تورم، قدرت خرید مردم را در هم میشکند
تأثیرات تورم بر قدرت خرید مردم به اندازهای شدید است که دیگر هیچ چیزی مثل گذشته ساده به نظر نمیرسد. قدرت خرید مردم دیگر به اندازهای نیست که بتوانند به راحتی برای لذتهای کوچک زندگی هزینه کنند. حتی خرید یک فنجان قهوه در کافیشاپ هم دیگر از دسترس بسیاری از مردم خارج شده است. کسانی که زمانی میتوانستند با حقوق ماهیانه خود یک زندگی نسبتاً راحت داشته باشند، اکنون مجبورند برای تأمین نیازهای اساسی خود دست به دامن قرض یا کاهش شدید مصرف بزنند.
در این وضعیت، دولتها و سیاستگذاران اقتصادی تلاش میکنند با برنامههای مختلف اقتصادی، نظیر نرخ بهره و سیاستهای پولی، تورم را کنترل کنند. اما در عمل، نه تنها این سیاستها در برابر حجم بالای تورم جواب نمیدهند، بلکه گاهی به نظر میرسد که فقط اوضاع را بدتر میکنند. این مثل یک پلهبرقی است که شما را بالا میبرد، اما هر بار که به فکر ایستادن میافتید، متوجه میشوید که هنوز به مقصد نرسیدهاید و از جایی که شروع کردهاید، فاصلهتان بیشتر شده است. از طرفی مساله کسری بودجه که هر سال موقع ارائه لایحه بودجه مطرح می شود احتمال رشد نقدینگی در سال آینده جهت تامین کسری بودجه را با خود به همراه دارد که یکی از علت های اصلی التهاب اقتصاد ایران است.
طنز تلخ اقتصاد: تورم به سبک قهرمانان بیرقیب
این وضعیت، یک طنز تلخ است. همانطور که در فیلمهای اکشن میبینیم، گاهی قهرمانان مجبورند با دشمنی مبارزه کنند که هیچگاه شکست نمیخورد و همیشه یک قدم جلوتر است. در دنیای اقتصادی ما، تورم همان دشمن شکستناپذیر است. وقتی که قیمتها به شکل بیرحمانهای افزایش مییابند، مردم مجبورند انتخابهای سختی داشته باشند؛ انتخابهایی که به راحتی میتوانند به سرخوردگی و اضطراب منجر شوند.
ولی اگر بخواهیم در این میان یک لحظه به طنز نگاه کنیم، شاید بتوان گفت که در این رقابت، جیب مردم بهشدت سعی دارد که با تورم رقابت کند، اما در نهایت بیشتر شبیه قهرمانی است که هر بار بر روی رینگ میرود و انگار هیچگاه نباید بازنده باشد. حتی در این میان، شوخیها و لطیفههایی در فضای مجازی دست به دست میشود که از چگونگی تعامل مردم با قیمتها و تورم میگوید. در حالی که همه میدانند که این شوخیها راهحل واقعی مشکلات اقتصادی نیستند، اما شاید همین طنزها به نوعی از فشارهای روانی مردم بکاهد و به آنها امید بدهد.
در نهایت، در این رقابت سخت بین تورم و جیب مردم، به نظر میرسد که جیب مردم هر روز در حال عقبنشینی است، در حالی که تورم همچنان به پیشروی خود ادامه میدهد. شاید به جای اینکه منتظر باشیم که یک قهرمان به کمک جیب مردم بیاید، بهتر است که خود مردم برای مقابله با تورم راههای جدیدی بیابند، مثلا نیازهای اساسی را هم به نیازهای اساسی تر و نیاز های کمتر اساسی تقسیم بندی کنند بالاخرا در این مبارزه جیب مردم تنها به نظر می رسد و شاهد حمایت چشمگیری از سوی سیاست گذاران و مسئولان نیستیم. واقعیت این است که در دنیای امروز، تورم همچنان برنده این رقابت است و جیب مردم بهزور باید با آن کنار بیاید.
مطالعه بیشتر:
- رابطه رشد نقدینگی با تورم / چرخهای که اقتصاد را متحول میکند
- افزایش ۲۰ درصدی حقوق در ۱۴۰۴ متناسب با تورم خواهد بود؟
- تورم و قدرت خرید مردم؛ آیا افزایش قیمتها زندگی را دشوارتر کرده است؟
- تورم سالانه خدمات بیش از چهل درصد
انتهای پیام